شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ در یک دهه اخیر نسل جدیدی از فیلم سازان مشهدی در سینمای کشور مشغول به فعالیت شده اند؛ فیلم سازانی که با آثارشان توانسته اند نظر بسیاری از مردم و منتقدان را جلب کنند و نامشان را بر سر زبانها بیندازند. اما از میان آنها تنها بهروز شعیبی است که به صورت مستمر در ۱۰ سال گذشته فعالیت هایش را پیگیری کرده و هفت فیلم سینمایی ساخته است.
باقی فیلم سازان مشهدی با وجود موفق بودن آثارشان، بیش از دو اثر سینمایی نساخته اند که شاید یکی از دلایل این مسئله نبود حمایت مالی و معنوی از آنها باشد. البته برخی از این فیلم سازان هم به دلیل وسواس کاری که دارند، ترجیح میدهند میان آثارشان چند سالی فاصله بیندازند تا فیلم باکیفیت تری را راهی پرده سینما کنند. ما در گزارش پیش رو فعالیت نسل جدید فیلم سازان مشهدی را که در دهه ۹۰ اولین فیلم سینمایی خود را جلوی دوربین برده اند مرور کرده ایم.
نیما جاویدی سال ۱۳۹۲ نخستین اثر سینمایی خود به نام «ملبورن» را کارگردانی کرد که در سی ودومین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست نامزد دریافت دو جایزه شود. این کارگردان پنج سال بعد یعنی در سال ۱۳۹۷ دومین فیلم سینمایی اش را جلوی دوربین برد. فیلم «سرخپوست» با بازی نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار حتی از اولین ساخته جاویدی هم بهتر بود و توانست هم نظر مردم و هم منتقدان را به خود جلب کند.
یک سال بعد جاویدی به عنوان نویسنده در جشنواره فجر حضور پیدا کرد و سیمرغ بهترین فیلم نامه را برای «خورشید» به دست آورد. او کمی پرکارتر از سایر سینماگران مشهدی بود و سال ۱۳۹۹ هم برای سومین ساخته سینمایی خود به نام «قلعه» پروانه ساخت دریافت کرده، اما هنوز این فیلم را جلوی دوربین نبرده است. این فیلم ساز سریالی به نام «آکتور» را هم برای شبکه نمایش خانگی کارگردانی کرده که جزو آثار موفق این مدیوم محسوب میشود. باید دید جاویدی ترجیح میدهد اکنون مسیرش را در سریال سازی ادامه دهد یا دوباره به مدیوم سینما برگردد.
امیراطهر سهیلی که بیشتر بهواسطه فعالیتش در عرصه فیلم کوتاه و مستند شناخته میشود، چند سالی است که در انتظار اکران اولین ساخته سینمایی خود است. این فیلم که «زنانی که با گرگها دویدهاند» نام دارد حدود هشت سال پیش با بودجه خصوصی ساخته شده است.
شاید همین نبود حمایتهای دولتی از دلایلی باشد که فیلم سهیلی همچنان در صف اکران باقیمانده و نمیتواند مافیای اکران را پشت سر بگذارد و روی پرده برود. «زنانی که با گرگها دویدهاند» البته در طی این سالهای در جشنوارههای مختلف خارجی نمایش داده شده و توانسته است موفقیتهایی هم کسب کند. باید دید سهیلی که در شهرش مانده است و فعالیتهایش را در مشهد پیگیری میکند، همچنان منتظر اکران این فیلم میماند یا بدون اکران سراغ ساختن اثر بعدی خود میرود.
کاوه صباغ زاده که فرزند مهدی صباغ زاده، تهیه کننده و کارگردان سینماست، سال ۱۳۹۵ اولین ساخته سینمایی خود به نام «ایتالیا، ایتالیا» را جلوی دوربین برد؛ فیلمی که متفاوت از آثار معمول سینمای ایران بود و توانست نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کند. «ایتالیا، ایتالیا» با راهیابی به سی وپنجمین جشنواره فیلم فجر توانست در دو بخش بهترین بازیگر اول زن و بهترین چهره پردازی نامزد دریافت سیمرغ شود. البته «ایتالیا، ایتالیا» فروش چندانی در گیشه نداشت و اکران موفقی را پشت سر نگذاشت.
باوجوداین سه سال بعد صباغ زاده فیلم دیگری در همان فضای «ایتالیا، ایتالیا» جلوی دوربین برد؛ فیلمی به نام «رمانتیسم عماد و طوبا» که در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در دو بخش نامزد دریافت جایزه شد. دومین ساخته صباغ زاده هم همچون اثر اولش در گیشه موفق نبود؛ اتفاقی که احتمالا باعث شده است این سینماگر به سراغ ساخت اثر سومش نرود. او در روزهای گذشته هم درباره وضعیت بد اهالی سینما و خانه نشینی آنها گفت وگویی کرد که بازتاب زیادی در فضای مجازی داشت.
ابراهیم ایرج زاد بعد از تجربه ساخت هفت فیلم کوتاه، اولین فیلم بلند سینمایی خود را در سال ۱۳۹۵ جلوی دوربین برد؛ فیلمی به نام «تابستان داغ» که همان سال به بخش مسابقه سی وپنجمین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد و با نامزدی در سیزده رشته رکورددار جشنواره فجر شد.
درواقع ایرج زاد در همان قدم اول خود توانست توانایی هایش را ثابت و جایگاهش را به عنوان یک کارگردان حرفهای در سینمای ایران تثبیت کند. او با وجود این موفقیت بلافاصله سراغ ساخت فیلم دومش نرفت و سه سال برای برداشتن قدم دوم خود زمان گذاشت و در نهایت در سال ۱۳۹۸ فیلم «عنکبوت» را جلوی دوربین برد؛ اثری براساس زندگی یک قاتل زنجیرهای که نتوانست موفقیتهای «تابستان داغ» را تکرار کند و حتی به سی وهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر راه پیدا نکرد.
بعد از گذشت نزدیک به چهار سال از تولید فیلم «عنکبوت»، هنوز ایرج زاد قدمی برای ساخت سومین اثرش برنداشته است. البته مرداد سال گذشته در خبری اعلام شد که این کارگردان برای ساخت فیلم «بدرود محبوبم» پروانه ساخت دریافت کرده است، اما در ادامه هیچ خبری از شروع مراحل تولید و پیش تولید آن منتشر نشد.
عادل تبریزی که دستیار کارگردان فیلم سازانی، چون رسول صدرعاملی، داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی بوده است، نخستین فیلم سینمایی خود به نام «گیجگاه» را در سال ۱۳۹۹ جلوی دوربین برد؛ فیلمی با بازی حامد بهداد و جمشید هاشم پور که در دو بخش کارگردانی اول و تدوین در سی ونهمین جشنواره فیلم فجر، نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد. اما این فیلم سه سال در صف اکران منتظر ماند تا در نهایت از امروز، ۱۲ مهر، توانست روی پرده سینماها برود. به نظر میرسد این انتظار طولانی برای اکران باعث شده است تبریزی به سراغ ساخت دومین اثری سینمایی نرود.
البته او سال گذشته برای ساخت فیلم «ستاره سینما» به تهیه کنندگی احسان ظلی پور پروانه ساخت گرفت و انتظار میرود به زودی این فیلم را کلید بزند. تبریزی سینماگری است که با وجود مهاجرت به تهران همچنان ارتباطش را با مشهد حفظ کرده است و تلاش میکند در رویدادهای سینمایی شهرش حضور داشته باشد. او سال گذشته در گفتگو با شهرآرا درباره شهرش گفته بود: «من آرزو دارم در مشهد فیلم بسازم و در خیابانهای مشهد فیلم برداری کنم، ولی باید حمایت هم بشوم.»
کاظم ملایی سال ۱۳۹۵ اولین فیلم بلندش به نام «کوپال» را در شهر سبزوار جلوی دوربین برد؛ فیلمی که به بخش سودای سیمرغ سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد و تابستان سال ۱۳۹۷ در گروه سینمایی هنر و تجربه به نمایش عمومی درآمد. اولین ساخته ملایی علاوه بر اینکه نظر منتقدان داخلی را جلب کرد، توانست در جشنوارههای مختلف خارجی هم خوش بدرخشد تا این کارگردان بتواند با اطمینان خاطر بیشتری گام دومش را در سینما بردارد.
او سه سال بعد به سراغ ساخت فیلمی به نام «گورکن» رفت؛ فیلمی که نتوانست به سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کند. البته کنار گذاشته شدن این فیلم از جشنواره باعث نشد نام اثر جدید ملایی در خبرها گم شود و «گورکن» با موفقت در جشنوارههای بین المللی بار دیگر تواناییهای این کارگردان را ثابت کرد.
ملایی بعد از «گورکن» اثری دیگری را جلوی دوربین نبرد. او سال ۱۳۹۹ در گفت وگویی با شهرآرا با اشاره به شیوع کرونا در کشور، گفته بود: «شاید ساخت هر قصهای در این شرایط تصمیم زیاد درستی نباشد؛ ازاین رو فعلا تولید فیلم نامهای را که در دست دارم کنار گذاشته ام تا با تغییر کردن شرایط، زمان ساختش فرا برسد.»
راما قویدل، فرزند امیر قویدل، سینماگر فقید سینمای ایران، در سال۱۳۹۳ نخستین فیلم سینمایی خود را با عنوان «چاقی» کارگردانی کرد؛ فیلمی که همان سال به بخش فیلمهای اول (نگاه نو) سی وسومین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد، اما بعد از پنج سال و شهریور سال ۱۳۹۸ نتوانست روی پرده سینماهای کشور برود. شاید همین انتظار طولانی برای صف اکران باعث دلسردی راما قویدل شده است تا بعد از گذشت ۹ سال همچنان سراغ ساخت دومین اثر سینمایی خود نرود و در عرصه سریال سازی مشغول فعالیت شود.
«بی نشان» و «ایلدا» از جمله سریالهایی هستند که راما قویدل برای تلویزیون ساخته است. او پیش ازاین در گفت وگویی درباره چرخش خود به سمت سریال سازی گفته بود: «من اساسا بچه سینما هستم. از سال ۶۷ در سینما کار میکنم، ولی بعدتر به سبب بیشتر شدن پروژههای تلویزیونی و کمتر شدن پروژههای سینمایی و البته ماجراهای پیچیدهای که در سینما وجود دارد رفته رفته جذب تلویزیون شدم.»
سروش محمدزاده با اولین فیلم سینمایی خود توانست به سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر راه یابد و سیمرغ بهترین کارگردانی بخش هنر و تجربه را دریافت کند؛ فیلم «چهارشنبه» با حضور بازیگران چهره ای، چون شهاب حسینی که به شدت موردتوجه و تحسین منتقدان قرار گرفت. در همان دوره جشنواره فیلم فجر سعید روستایی و محمدحسین مهدویان هم با اولین ساخته خود حضور داشتند و خوش درخشیدند.
آنها بعد از این تجربه موفق، فعالیتهای سینمایی خود را جدیتر دنبال کردند، به طوری که مهدویان از سال ۱۳۹۴، شش فیلم سینمایی و روستایی دو اثر دیگر را جلوی دوربین بردند. اما محمدزاده باوجود گذشت هشت سال از ساخت نخستین اثر سینمایی اش، قدم دیگری در این مسیر برنداشته است. او در این سالها ترجیح داده است فعالیتش را در حوزه سریال سازی پیگیری کند. سریال «سیاوش» که در شبکه نمایش خانگی توزیع شد و مجموعههای تلویزیونی «نوارزرد ۲»، «سوران» و «هم بازی» از جمله تجربههای او در این حوزه هستند.
سال ۱۳۹۵ بود که هادی حاجتمند، سینماگر مشهدی، با همراهی مرحوم علی سلیمانی اولین اثری سینمایی خود را جلوی دوربین برد؛ فیلمی به نام «اشنوگل» که اولین بار در سی وپنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. «اشنوگل» که اثری در ژانر دفاع مقدس است در جشنواره و در گیشه به موفقیت چندانی دست پیدا نکرد تا حاجتمند قدم اولش در سینما را چندان محکم برندارد. او دو سال بعد فیلم سینمایی «مدیترانه» را ساخت که متقاضی حضور در بخش سودای سیمرغ سی وهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر بود.
به گفته حاجتمند، بنا به خبری که به این کارگردان رسید، فیلمش تا شب قبل از اعلام اسامی ٢٢فیلم بخش مسابقه، در فهرست داوران جای داشته، اما با رسیدن فیلم دیگری به دبیرخانه، «مدیترانه» از بخش مسابقه خارج شده است. حاجتمند که به نظر میرسد از معادلات سینمای ایران ناراضی است هنوز به سراغ سومین اثر سینمایی اش نرفته و ترجیح داده است این روزها برای تلویزیون کار کند. سریال «بیست کووید» به کارگردانی او این روزها مراحل تولیدش را پشت سرمی گذارد.
ناصر ضمیری سال ۱۳۹۲ با ساخت فیلم سینمایی «بادیگران» قدم بزرگی در مسیر فیلم سازی خود برداشت، اما فعالیتهای سینمایی اش ادامه پیدا نکرد و او تا امروز فیلم دیگری را جلوی دوربین نبرده است. این درحالی است که ضمیری با بهره گیری از گروه بازیگران حرفه ای، چون بابک حمیدیان و حمیدرضا آذرنگ، کارش را پرقدرت در عرصه فیلم سازی بلند شروع کرده بود. «بادیگران» در مشهد فیلم برداری شد و میتوانست به نقطه شروعی برای رونق فیلم سازی مشهد تبدیل شود که متأسفانه این اتفاق رخ نداد.
نیما اقلیما که فعالیت حرفهای خود در سینما را از مشهد آغاز کرده، در سالهای گذشته فقط یک فیلم سینمایی را کارگردانی کرده است؛ فیلمی به نام «امیر» که سال ۱۳۹۶ تولید شد و به سی وششمین دوره جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد. اولین ساخته اقلیما علاوه بر اینکه در آن زمان تحسین بسیاری از منتقدان داخلی را به همراه داشت، در جشنوارههای خارجی هم به خوبی دیده شد و توانست جوایزی را از آن خود کند؛ ازاین رو در سالهای گذشته بسیاری منتظر دومین اثر سینمایی اقلیما بودند که این اتفاق تا امروز رخ نداده است. به نظر میرسد این روزها اقلیما بیشتر فعالیتش را بر نویسندگی متمرکز کرده است.
«بعد از رفتن» که این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است، اولین ساخته سینمایی رضا نجاتی، فیلم ساز مشهدی، است؛ نجاتی که در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین فیلم کوتاه را از آن خود کرده بود، سال گذشته با «بعد از رفتن» در چهل ویکمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرد؛ فیلمی که با وجود نامزدی در دو بخش بهترین نقش مکمل زن و بهترین فیلم اول، انتظارات را آن چنان که باید برآورده نکرد. باید دید نجاتی همچون دیگر سینماگران مشهدی بعد از ساخت فیلم اولش آهسته و پیوسته حرکت میکند یا با فاصله زمانی کمی دومین اثر سینمایی خود را کلید میزند.